خط هدف

چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد....

خط هدف

چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد....

۱ مطلب در مهر ۱۳۸۷ ثبت شده است

تا حالا هر کی می گفت برای سرکار رفتن باید پارتی داشته باشی، به نظرم بی انصافی میومد و با خودم می گفتم که حتما خودش زیاد تلاش نکرده. همه جا رو پر کرده بودم که کار برای رشته ما زیاده و اصلا اسم بی کاری رو هم جلوی من نیارید. اما الان، بعد از حدود  6 ماه که از فارغ التحصیلیم می گذره، میبینم زیادم بی راه نمی گفتن. برام عجیبه؛ اگه بشه بی کار موندن فارغ التحصیلان رشته هایی که تو جامعه زیادند رو توجیه کرد، در مورد رشته های کمیاب و مورد نیاز جامعه چه توجیهی وجود داره؟ هر جا مراجعه می کنی، اولین چیزی که ازت می خوان معرّفه. تازه وقتی هم که معرّف داری، میگن چون سابقه نداری، قبول نیست. یکی نیست به اینا بگه خوب هر کس باید از جایی شروع کنه تا سابقه دار بشه. من موندم یه عده چطوری بلافاصله بعد از فارغ التحصیلی سر کارند؟ من همیشه از پارتی و پارتی بازیسبز بدم میومده و بدم میاد. اما این خود سازمانها هستند که با این طرز عملکردشون جامعه رو به این سمت سوق میدن. واقعا فردی یا گروهی تو جامعه ما برای رسیدگی به این مشکل که تقریبا فراگیر هم هست، وجود داره؟