چند تا quote و توضیحات خودم..
«شما همیشه تبدیل به چیزی می شوید که بیشتر از همه با آن میجنگید.»
کارل یونگ
میگفت..: من جدیدا اینطوری شدم.. اینطوری نبودم..
گفتم..: راهش اینه که شادی و اشتیاق خودت رو حفظ کنی و لذت دائم داشته باشی.. تا تو حلقه مثبت بیفتی و تازه زندگی طبیعی ت اون موقع شروع میشه..
ریشه اگر ریشهست، خاصیتش دیده نشدن است. ریشهای که اصرار بر دیده شدن دارد، درخت کنده شده است.
این در مورد زنان صدق میکنه.. اون عظمت زن در مقابل مذکر، خود به خود با پنهان بودن همه فضائلش آمیخته است.. رو کردنش، آب در هاون کوبیدنه.. فقط باید حقیقت را دانست و (در همان مسیر پنهان، اما بالاتر و بینهایت پرفضائل تر) پیش رفت..
کلا چیزی که پنهان و باطنی قرار داده شده رو نباید زیاد اصرار به آشکار کردنش داشت، مگر اینکه کسی خودش عقلش برسه..
درون چاه افتاده بود و برای نجات آن را بیشتر و بیشتر گود میکرد تا بتواند از آنسوی کرهی زمین بیرون بیاید.
میگفت..: این داستان منه.. متأسفانه به جای برگشت سریع، فکر میکردم با ادانه دادن به حرکت در جاده فرعی، بالاخره خود به خود! و بدون اراده کردن برای برگشت یه راه نجاتی پیدا میشه..
میگفت..: اعصابم خورد میشد از فکر برگشتِ این همه راه اشتباهی که اومده بودم.. نمیدونستم که اوضاع رو دارم به بدترین حالت ممکن تبدیل میکنم که دیگه از جایی به بعد، زندگی طبیعی وجود نداره و درگیر ناگواری ها میشی که حتی اگه بخوای هم بازگشت به راحتی امکان پذیر نیست..
بهش گفتم.. اما همیشه یه راه هر چند باریک وجود داره.. که باید اراده کنی و حتی الامکان توش سریع پیش بری..
منبع: پیج (صفحه) دکتر صدیق، دانشیار دانشگاه علوم پزشکی ایران
- ۰۴/۰۲/۱۸