خط هدف

چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد....

خط هدف

چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد....

مسیر فعلی خودت رو واضح و مشخص کن....

جمعه, ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ۰۹:۲۹ ب.ظ


هر انسانی که شما می بینید، نتیجه یک سری خصوصیاتیه که از بچگیش تا حالا روشون مداومت کرده و تا حالا ادامه شون داده.... منم تا چند سال پیش که هنوز تو مسیر طبیعی زندگیم فاصله ننداخته بودم، همه چیز تو اوج بود.... دیگه همه چیز جا افتاده بود و تو عمق و مولکول مولکول وجودم تثبیت شده بود. مسیر زندگیم مشخص بود.... افرادی که حتی خیلی کم این حالتو داشتند، تا حالا ادامه اش دادند و به نتیجه شون رسیدند؛ اما من که تو اوج ماجرا بودم، فاصله تو زندگیم انداختم و الان چند ساله که از اون اوج حالت تثبیت شده وجودیم فاصله گرفتم.... تو مسیرم فاصله افتاده و دیگه یک مسیر مشخص نیست، بلکه چندین مسیر مد نظرمه که خیلیاش الان وقتشون نیست و فقط دور خود چرخیدنه....

 

کاش امکان بازگشت و جبران گذشته ها وجود داشت....

 

حاضرم برای جبران گذشته ها از اول درس بخونم و رتبه 1 کنکورها بشم....؛ به این فکر می کنم که برم دوباره یه ارشد دیگه بخونم، یا برم پزشکی بخونم که یکی از مهمترین علائقمه، و از اول با همون روحیه خاص خودم مسیر جدید رو به بهترین شکل همیشگیم برم....؛ اما مسأله اینجاست که دیگه برای این جور کارا دیر شده؛ تا این راهی رو که رفتم به آخرش نرسونم، هر راه دیگه ای که شروع کنم با اعصاب خوردی و سردرگمی همراهه، و همیشه این حالت هست که سن من برای این مقطع بالا رفته....، من که همیشه برام خیلی مهم بود که کوچیکتر از همه همکلاسی هام باشم و زودتر به اون مقطع رسیده باشم (که البته الان هم تلاشم در همین راستاست)، الان برام غیر رسمیه (و بیشتر به شکل بازیه) که واقعا بخوام قبل از تموم کردن مسیری که تا حالا توش پیش رفتم، تو رشته یا مقطع دیگه ای پا بذارم....

 

انگیزه لازم رو برای خارج رفتن ندارم و لازمه یکی باشه که تو این دوندگی های یکساله برای پذیرش گرفتن و آماده کردن مدارک همراهم باشه و هلم بده....  برای شخص من، دانشگاه تهران یا شریف خیلی بهتر از دانشگاه های خارج هستند، دانشگاه های خارج فقط امکاناتشون بیشتره و امکانات برای من معیار مهم و تعیین کننده ای نیست. البته چون رشته ما تو ایران دکترا نداره، خوب بود اگه میشد جای دیگه ای دکتراشو گرفت، اما من چون هنوز برای گزینه های داخل به بهترین شکلش اقدام نکردم....، به نظرم به فکر خارج رفتن پوچ و نادرسته....

 

نباید میذاشتم فاصله بیفته....، الانم تنها راهش اینه که ضربتی پیش برم....، بهتره فعلا شاخه به شاخه نپرم و تمرکزم رو رو کار اصلیم (مقاله ها و پایان نامه) بذارم، جوّ خاصم که .... برگرده، خوندن درسها هم کاری نداره و براشون دیر نمیشه.... فعلا یه مدت فقط فکر کن همین پایان نامه و مقاله هاست.... و با خوشحالی و نشاط (ناشی از خط فعلیت: لذت بهترین بودن در تعداد مقاله ها و سریع و عالی تموم کردن پایان نامه ات) زندگی کن.... فعلا فقط رو کار اصلی تمرکز می کنم و به خودم برنامه فشرده تمام سال رو نمیدم، برای اونا دیر نمیشه، فعلا همین روش یک ثانیه ای رو دائماً برای پایان نامه و ارسال مقاله ها برای استاد به کار بگیر و فقط رو پایان نامه و البته ریاضی تمرکز کن، انگار که مثل سایر دانشجوهای ارشد فقط این پایان نامه رو داری...، تا جوت کامل.... بیاد و اون وقت دو ثانیه ای کل کارای جانبی دیگه تمومه(....)